دانلود تحقیق رشته حقوق با عنوان عقد و اجاره اشخاص - دانلود رایگان
دانلود رایگان تحقیق عقد و اجاره اشخاص - word
دانلود رایگان موضوع:
عقد و اجاره اشخاص
با فرمت قابل ویرایش word
تعداد صفحات: 24 صفحه
تکه های از عناوین متن :
عقد در لغت
عقد در لغت به معناي بستن دو چيز است به يكديگر به نوعي كه جدا شدن يكي از ديگري سخت و دشوار باشد . مثل گره زدن ريسمان و نخ به ريسمان و نخ ديگري كه از هم منفك نگردند و با يكديگر تلازم و پيوستگي پيدا كنند . از اينرو علماي علم لغت در تعريف لغوي عقد را مقابل حلّ به معناي گشودن بكار برده اند .
در لسان العرب تحت مادة «عقد» آمده است : الَعقدْ نقيضُ الحُلِّ
و حل و عقده يعني گشودن و بستن كنايه از انجام دادن امور است و همچنين عقد به معناي بستن ريسمان و بيع و عهد است .
در تاج العروس من جواهر القاموس تحت ماده «عقد» آمده : عقدُ الحُبلَ و البيعُ و العُهدُ يُعقِدْ عُقداً فأنعُقُدُ . (شَّدُهّ)
عقد در لغت به معني بستن و گره زدن آمده و جمع آن كلمه «عقود» است .
عقد در شرع و اصطلاح حقوقي آن
عبارت است از قول متعاقدين يا قول از طرف يكي از متعاقدين و فعل از ديگري با ارتباط معتبر از حيث شرع .
تعريف جامع :
عقد عبارت است از همكاري متقابل اراده دو يا چند شخص در ايجاد ماهيت حقوقي .اثر اين ماهيت حقوقي ممكن است انتقال مالي از يك طرف به طرف ديگر در برابر عوض مانند انتقال بيع از بايع بـــــــه
خريدار در برابر ثمن معلوم در عقد بيع يا بلاعوض مانند انتقال رايگان مالي از مصالح به متصالح در عقد صلح بلاعوض باشد و يا اثر آن پيدايش تعهدي در ذمه هر يك از طرفها در برابر طرف ديگر ، مانند تعهد اجير به انجام عملي در برابر مستأجر و تعهد مستأجر به پرداخت اجرت و يا تغيير تعهد مانند تغيير موضوع متعهد در تبديل تعهد و يا زوال تعهد ، مانند از بين رفتن تعهد هر يك از دو طرف عقد ، در برابر زوال تعهد طرف ديگر ، به وسيله قرارداد باشد .
عقد در اصطلاح حقوقي عبارت است از اينكه يك يا چند نفر در مقابل يك يا چند نفر ديگر متعهد به امري باشند و مورد قبول آنها باشد . و وجه تناسب معني اصطلاحي و معني لغوي آنست كه در اثر انعقاد بين دو نفر ، رابطه حقوقي ايجاد شود و آن دو را به يكديگر مرتبط سازد .
اجاره در لغت
در اينكه «اجاره» از نظر لغوي چه صيغه ايست چند قول مي باشد .
- اينكه اسم است براي اجرت يعني فرد و كرايه
- ابن حاجب در كتاب «شافيه» گفته است كه : « مصدر «آجر» بر وزن فاعل در باب مفاعله مي باشد همانطور كه مصدر ديگر آن باب «مؤاجره» مي باشد . و براي اثبات قولش سه دليل ذكر نموده است » .[ رجوع شود به «شرح نظام» ص 134 ]
- مصدر باب افعال ( آجُر – يوجر – اجارةً ) است چنانكه مصدر ديگر از آن باب «ايجار» مي باشد . و در توضيح اين قول ، بعضي گفته اند كه اجاره در اصل «اءجار» بوده كه همزه قلب به ياء شده بخاطر كسره ماقبلش و گفته مي شود «ايجار» همچنين مي توان همزه را حذف كرد و بجاي آن در آخرش تاء آورد يعني بگوئيم «اجارة» .
- اسم مصدر است بمعناي ايجار .
- بهترين قول ، در آن قولي است كه مرحوم نجم الائمه رضي استر آبادي در شرح «شرح شافيه» ، آن را اختيار كرده است ، و آن اينكه مصــدر از باب مجرد است ( يعني أجُرُ يأجر إجارة به معني اجيــر
و در توضيح بيشتر اين قول مي فرمايد :
وزن ( مفاعله ) مصدر از باب مجرد ، در کلام عرب زياد آمده مثل «وقاية» مصدر وقي يقي و «كفاية» مصدر كفي يكفي . و نيز استعمال مصدر مجرد در معناي مصدر مزيد فيه زياد آمده مثل نبات كه به معناي «انبات» استعمال شده در آيه «وانبتها نباتاً حسناً» و مثل نكاح به معناي انكاح و امثالهم .
بعضي ديگر آن را مصدر قياسي دانسته اند و معني آن را ثواب و جزاي حسن بيان داشته اند
مرحوم صاحب كتاب مسالك نيز مي فرمايد : «و هي في اللَُغَةِ اسمُ الاجرَةِ و هي كِري الاَجيرِ لا مَصْدر آجَرَ يوجِرُ فانً مصْدرَهُ الايجارِ». و آن در لغت اسم اجرت است و همان كرايه اجير مي باشد نه مصدر آجر يوجر، و مصدرش ايجار است .
صاحب الفقه الاسلامي و ادلته در اين زمينه نوشته است «معني الايجارِ لغةً : بيعُ المنفَعةِ و مَعناهُ الشَرعيِ هو معناهُ اللُّغَويِ».
معني ايجار از نظر لغوي ، بيع منفعت است و معناي شرعي آن ، همان معناي لغويش مي باشد . و به صورت كلي نظر خود را در قالب اينكه اجاره در لغت بيع منافع است بيان كرده است .
شهيد ثاني در شرح لمعه مي گويد : اجاره مانند اقامه مصدر باب افعال است كه گاهي بدون اعمال قواعد اعلال بصورت ايجار بكار مي رود . اجاره مصدر ثلاثي مجرد نيز هست چنانكه فعل ( آجر) علاوه بر ماضي باب افعال گاهي ماضي باب مفاعله است : آجر يؤاجر مؤاجرة .
محمد جواد مغنيه مي فرمايد : « اجر و اجرت در لغت و عرف به يك معني مي باشد و از هر دو به عنوان جزا و عوض قول يا فعل تعبير مي شود ، يا منفعت خانه و يا مغازه و چهار پا و امثال آن ».
نظر صحيح اين است كه اجاره مصدر سماعي براي فعل اَجُرُ است و همانطور كه ايجار مصدر قياسي
آجرُ مثل اكرمُ است ، اجاره نيز مصدر سماعي اجرُ است مثل ضَرُبُ . كما اينكه اجاره اسم است براي اجرت و اجرُ همان چيزيست كه براي كرايه اجير پرداخت مي گردد .
اجاره در اصطلاح فقه و حقوق اسلامي
علماي شيعه براي اجاره تعاريف گوناگوني كرده اند كه قريب به اتفاق آنها مانند يكديگرند و يا داراي اشتراكات زيادي هستند ، در عين حال هر كدام به جنبه اي اشاره كرده اند كه ديگري بدان نپرداخته است ، لذا ناگزير از بيان آن تعاريف هستيم :...
و..........
پرداخت و دانلود برچسب ها: